ایلیا و شیطنت هاش

 

پسرم عزیزم دیگه برا خودش آقایی شده. هر روز حس می کنم که داره فهمیده تر و بزرگ تر میشه.  حالا دیگه 90 درصد کلماتی رو که میگیم رو تکرار می کنه  و همش داره حرف می زنه به زبان خودش . از همه قشنگتر که خیلی از حیوانات رو از روی شکل و صداشون میشناسه وقتی جایی بیرون یا تلویزون میبینه زودی میگه و  توی موبایل یکی یکی میزنه و اسم هاشو تکرار میکنه.حالا دیگه خیلی هاشونو کامل ادا می کنه . خرس، فیل، شیر، گاو، بع بعی،مرغ، طاوس، پشه، گربه، هاپو، قورباغه، بز، خروس، کلاغ ، خر،اسب،گرگ،جوجه ،طوطی، و... تازه ادای کانکورو و مار و شیر وعقاب و هم در میاره 

بعضی کلمات دیگه مثل سلام و مرسی، خوبی، بای بای، پاستیل، خرما،موز و بعضی اسامی رو می تونه بگه. رقصیدنشم که هر روز ادامه داره و تو ماشین اهنگ رو تا اخر زیاد می کنه و سرمونو مسبره و تازه میرقصه باهاش و گاها هم با بعضی اهنگ ها زمزمه می کنه. تازگی هام صعی میکنه خودش جوراب بپوشه و یا کلاه رو بذاره سرشه ولی هنوز موفق نشده

 

عاشق لباس شویی و ظرف شویی هستش. عین ادم بزرگ ها بلده روشنش کنه. تو خونمون میره سراغ سبد لباس چرک ها در لباس شویی رو باز میکنه لباس ها رو میندازه توش و خیلی باسلیقه دو باره سبد رو بر می گردونه میذاره سر جاش بعد میاد از تو کمد پودر بر میداره میریزه (مثلا) تو کشوی جای پودر، پاور ماشین رو می زنه مد شستن لباس رو انتخاب می کنه حتی درجه اب رو هم عوض می کنه و خیلی راحت استارت رو میزنه و میره 

تازگی هام خیلی مامانی شده و شیر خوردنش بیشتر از وقت های قبلی شده، چطوری از شیر جدا میشه خدا می دونه.

تو این عکس ایلیا داره دو لپی زیتون می خوره 

 

 

وقتی ایلیا خسته میشه و کنار خیابون میشینه.

 

 

 

کیک تولد 19 ماهگی ایلیا

 

 

کیک و شام و شهربازی بخاطر جشن یک و نیم سالگی ایلیا